سلام اول می خواستم یه مطلب بنویسم با این موضوع :"تولد راستی این متن از من نیست بلکه چنتا شعر و جمله هست که من پذیرفتم پند های عقل من پذیرفتم که این دل درد می روم شاید با فراموشی هم می روم از از عذاب دیدنم گرچه تو تنها آرزو آرزو تلخی ــــــــ یکی آمد که پر از احساس ردیف آرزوهایش نگاه ساده اش حریم پاک مریم برایش ناز به زخم گل نمی همیشه بود ، و شبی در شعر من همان عزیزی که شبی در عالم برای این دل دعا کردم که ولی آهسته می
امروز چنتا متن زیبا واستون می زارم. امیدوارم که خوشتون بیاد.
شادی یا غم؟" اما دیدم زیاد
دارم می رم سمت خاطره نویسی به همین دلیل این دوتا شعر رو واستون
نوشتم
دیدم زیباست و از تو گوشیم دارم می نیویسم واستون شاید واسه اس ام اس زدن به دردتون بخوره:
شکست خویش را
دور اندیش را
عشق افسانه است
آشنا دیوانه است
فراموشت کنم
آغوشت کنم
رفتنم دل شاد باش
آزاد باش
تر از من می روی
دارم تو هم عاشق شوی
دارم بفهمی درد را
برخورد های سرد را....
دنیایش شروعی تازه بود در من
موسیقی، شبیه لحن سوسن بود
کمی تا قسمتی ابری
اما ،همیشه صاف و روشن بود
را به کرکس ها نمی بخشید
سنجاقک همیشه ،سهم لادن بود
خندید ، مهتابی تر از شب بود
می آمد ولی از جنس رفتن بود
گم شد،کسی که با غزل آمد
دنیایش شروعی تازه در من بود
مستی نشستم گریه ها کردم
خسته ی عشقم شبی تا صبح دعا کردم
مهرش برود از دل من
گفتم،خدایا اشتباه کردم
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |